گزارشی که روز سهشنبه از آزمایشگاه تجزیهوتحلیل مواد غذایی کشاورزی در دانشگاه دالهوسی در هالیفاکس منتشر شد، میگوید که بسیاری از کاناداییها امیدوارند که یک آییننامه رفتاری خواربارفروشی آنها را از افزایش قبوض مواد غذایی که از نظر آنها سودجویانه و “افزایش قیمت” است، محافظت کند.
در همین حال، نخستوزیر جاستین ترودو این هفته در حال تبلیغ تخفیف خواربار فدرال از بودجه فدرال هفته گذشته بوده است.
اما در حالی که اثربخشی کدها یا تخفیفها در کاهش قیمتها نامشخص است، کارشناسان اقتصاد قیمتگذاری میگویند که مصرفکنندگان با بهرهگیری از استراتژیای که خردهفروشان برای به حداکثر رساندن سود خود استفاده میکنند، به ابزار قدرتمندی برای مبارزه با تورم مواد غذایی دسترسی دارند.
فشار دادن برای سود
این روش که «تبعیض قیمت» یا «سیستم دو قیمتی» نامیده میشود، یک تکنیک قدیمی است که توسط خردهفروشان و ارائهدهندگان خدمات استفاده میشود تا با فروش به افراد مختلف با قیمتهای متفاوت، بیشترین سود را از مشتریان خود خارج کنند.
ژان پل لام، دانشیار اقتصاد در دانشگاه واترلو در واترلو، گفت: هدف افزایش فروش و سود است.
لام در ایمیلی توضیح داد: «خردهفروشان بهایی را از مشتریان دریافت میکنند که مایل به پرداخت هستند، و به آنها اجازه میدهد بیشتر از مازاد مصرفکننده را جذب کنند، که تفاوت بین چیزی است که مشتری حاضر است بپردازد و آنچه واقعاً میپردازد.» خرده فروشان/تولیدکنندگان می توانند سود و حاشیه سود خود را با جذب مازاد مصرف کننده بیشتر افزایش دهند.
برای بسیاری از ما، اگر به این فکر کنیم که فروشگاههای مواد غذایی چگونه قیمتهای خود را تعیین میکنند، احتمالاً آن را بسیار ساده تصور میکنیم: خردهفروشان میبینند که تامینکنندگانشان چقدر هزینه میگیرند، سپس برای پوشش هزینههای خود، مقداری درصد نشانگذاری میکنند. اما قیمت گذاری اینگونه نیست.
در عوض، خردهفروشان از فروشگاههای مارکهای مختلف خود استفاده میکنند تا طیفی از قیمتها را از کمی بالاتر از قیمت عرضهکننده تا دلارهای بالاتر از آن قیمت، بسته به اینکه فکر میکنند ما چقدر بپردازیم، اعمال میکنند.
و واضح است که بسیاری از کانادایی ها آن را دوست ندارند. به دنبال مقاله اخیر CBC در مورد قیمت گذاری مواد غذایی، خوانندگان از سراسر کشور به ما گفتند که تفاوت زیاد در قیمت ها در فروشگاه های مختلف شواهد آشکاری بود که خرده فروشان قیمت را بالا می بردند.
قیمت ها متفاوت است
تد کیوف نیو میناس، NS، مقایسه ای برای خرید همان ظرف 250 گرمی پنیر پارمزان در چهار فروشگاه مختلف انجام داد. او گفت که قیمتها بسیار متفاوت بود و از بالاترین قیمت 10.29 دلار در Sobeys به پایین 6.97 دلار در Giant Tiger رسید.
مری بریگز از میسیسوگا، انترنتی، فکر می کرد از تخفیف 20 درصدی سالمندان در Shoppers Drug Mart، یک داروخانه زنجیره ای متعلق به LoblawCompanies Ltd. اما او متوجه شد که حتی پس از تخفیف، قیمت داروخانه برای Tide Pods 15.99 دلار است. او می خواست گران تر از 10.99 دلار در خواربار فروشی مستقل متعلق به Loblaw بود.
بریگز در ایمیل خود گفت: “چرا دو شرکت متعلق به Loblawshave چنین تفاوت قیمتی زیادی دارند، این سوال است.”
کسی که کشف کند Tide Pods را به قیمت 5 دلار بیشتر از یک فروشگاه نزدیک متعلق به همان شرکت خریداری کرده است، ممکن است احساس کند که او را برای یک مکنده بازی می کنند. اما برای زنجیره خواربار فروشی که از تکنیک تبعیض قیمت استفاده می کنند، این تفاوت بزرگ یک اشکال نیست. این ویژگی به حداکثر رساندن سود است.
از تاجران اسبهای قدیمی گرفته تا نمایندگیهای خودروهای مدرن و فروش گاراژ در حومه شهر، فروشندگان زیرک میدانند که برخی از مردم مایل به پرداخت بیشتر از دیگران هستند. تعیین قیمتها خیلی زیاد به طوری که برخی از مردم دور میشوند به این معنی است که اسبها یا ماشینهای زیادی را نمیفروشید یا به همان اندازه آشغال زیرزمین نمیفروشید.
یک مثال سنتی در تئوری اقتصادی، پزشک کشوری است که دلار بالایی را از نجبای محلی دریافت کرد. اما در مناطق روستایی، کشاورزان فقیر بسیار بیشتری وجود داشتند که توانایی پرداخت آن قیمت ها را نداشتند.
بنابراین پزشکان روستایی مشغول بودند و درآمد خود را با درمان خانوادههای فقیرتر مزرعهدار افزایش دادند، حتی اگر آنها فقط توانایی پرداخت هویج و هزار سیب را داشته باشند. دو قیمت متفاوت به معنای تجارت بیشتر و غذای بیشتر برای زمستان است.
تا جایی که می توانند بدست آورند
دیوید هاردیستی، دانشیار بازاریابی در دانشکده بازرگانی سادر در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور، اقتصاد رفتاری قیمتگذاری را مطالعه میکند و میگوید روشی که خردهفروشان تصمیم میگیرند چقدر هزینه کنند بسیار پیچیدهتر است که خریداران متوجه میشوند، حتی فراتر از تبعیض قیمت. . و وقتی شرکتها سعی میکنند سود خود را به حداکثر برسانند، آقای خوب وجود ندارد.
هاردیستی از طریق زوم از میلان ایتالیا، جایی که در حال حاضر استاد مدعو است، گفت: «آنها میخواهند تا جایی که میتوانند هزینه کنند و همچنان فروش را دریافت کنند». “و این مقدار برای افراد مختلف متفاوت خواهد بود… زیرا برخی از مصرف کنندگان به قیمت بسیار حساس هستند و برخی دیگر حساس نیستند.”
برخی از خریداران ممکن است آنقدر ثروتمند باشند که نمی توانند به آنها توجه کنند، خیلی سرشان شلوغ است یا افراد اعدادی نیستند. شاید آنها برای راحتی ارزش قائل هستند یا فقط می توانند به یک فروشگاه نزدیک برسند. مانند مشتریانی که بین Saks Fifth Avenue و Zellers انتخاب میکنند، شاید از پرداخت هزینههایی مانند دکوراسیون زیباتر یا خدمات بهتر خرسند باشند. همانطور که لام گفت، شاید آنها با خرید در مغازههای شیکتر و گرانتر، “مشخصات وضعیت” را نشان میدهند.
هاردیستی گفت به همین دلیل است که دسترسی به تمام داده های جمع آوری شده از طریق کارت های اعتباری و وفاداری بسیار ارزشمند است. وقتی خردهفروشان عادات خرید و حساسیت قیمت شما را میدانند، تصور بهتری از میزان هزینههای شما دارند.
او بارها گفت که مصرفکنندگان نمیدانند چیزهایی که قرار است به چه قیمتی بپردازند، قیمتشان چقدر است یا چیزهایی که میخرند واقعاً ارزش دارند. به عبارت دیگر، وقتی آنها پنج دلار بیشتر برای Tide Pods یا یک بلوک پنیر می پردازند، نمی دانند که در حال کنده شدن هستند. و خرده فروشان ترجیح می دهند که ندانند.
گاهی اوقات به آن عدم تقارن اطلاعاتی می گویند، جایی که فروشنده همه چیز را می داند و خریدار ناآگاه است. مانند سایر بخشهای اقتصاد رفتاری، در مواجهه با مفهوم از انسان اقتصادی، این ایده که انسان ها به قیمت ها پاسخ می دهند نشان دهنده راهی است که اقتصاددانان سنتی می گویند که باید.
رای دادن با دلار شما
هاردیستی گفت که مصرف کنندگان قدرت دارند: آنها می توانند با دلارهای خود رای دهند. فروشگاههای مواد غذایی به وفاداری مشتری و همچنین سود اهمیت میدهند، و نمیخواهند حتی خریداران ثروتمندتری را که فکر میکنند با سودهای بیش از حد غرق شدهاند، از خود دور کنند.
او گفت: «شما با خرید در اطراف پس انداز می کنید، اما این همه ماجرا نیست. “شما واقعاً برای دنیا هم خوب انجام می دهید. چون سیگنالی می فرستید. به شرکت ها می گویید، “من اینطوری از بین نخواهم رفت”… و این تنها سیگنالی است که آنها به آن گوش خواهم داد و این همان دلار است.”
بنابراین افرادی مانند باربارا هیز که از ونکوور نوشت که به دلیل گران بودن زنجیره صرفه جویی در غذا را قطع کرده است در واقع قهرمانان خرده فروشی هستند. حتی اگر خودشان بتوانند قیمتهای بالاتری داشته باشند، آنهایی که زمان کافی برای مقایسه دارند، فقط در پول خود پس انداز نمیکنند، بلکه قیمتها را پایین نگه میدارند و برای بقیه با تورم مبارزه میکنند.
هیز گفت: «من حتی نمی توانم تصور کنم که فقرا چگونه با قیمت مواد غذایی برخورد می کنند. فکر کردن به آن بسیار ناراحت کننده است، اما آنهایی که درآمد پایینی دارند، نمی توانند غذای سالم بخرند، چه رسد به چیزهای اضافی که زندگی را قابل تحمل می کند.